خاطرات من
سلام
من ازهمون بچگی عاشق دیدن Cdهای کارتونی وفیلم بودم.کارتونای مورد علاقم spider manوbat manو...بود.فیلم spider man1,2,3 راهزار بار دیده بودم ولی سیر نمی شدم.مامان جونم باید می نشست بامن می دید وترجمه های فارسیشو می خوند.آخه اون موقع هنوز سواد نداشتم دیگه.
تمام دیالوگای فیلم وحفظ بودم اگر کسی یک جایشو ترجمه نمی کرد می گفتم اینجاشو نگفتی وقهر می کردم.به قول مامان خوب این چه کاریه،توکه همشو حفظی.مچ گیری بوددیگه.
به اندازه ای CD داشتم ودارم که می تونم یک کلوپ بزرگ راه بندازم.همیشه جدیدترین CDراداشتم
upto date بودم.برا ی خودم Cd player و TVمخصوص داشتم ولی همیشه TV توی سالنو می خواستم.آخه بزرگتر بود دیگه.خلاصه انحصاری من بود.بیچاره بقیه.
ازهمون دوسالگی ازساعت 4یا5 صبح بیداربودم ودوموتور تا ساعت 10 شب کارمی کردم.بعد یک دفعه باطریم تموم می شد وخوابم می برد.مامان عاشق این حرکتم بود.هرجا بودم چشام دودو می زدویک دفعه می خوابیدم.خواب ظهرم که اصلا فکرشو نکن.
حالا هم تمام CD هامو می خوام بدم به داداشی.الان بیشتر تو خط بازی کامپیوتری وآنلاین وplay station هستم چند وقتی که هوس تبلت کردم ولی مامانی میگه لب تاپ بهتره ومفیدتره. چی بگم دیگه. الانم می رم تکالیفم انجام بدم